هوای شهرهای خوزستان بحرانی‌تر از آمارها؛  فاجعه ادامه دارد

روزنامه نسیم خوزستان در گزارشی تکان‌دهنده، از بحرانی می‌گوید که بی‌صدا اما بی‌وقفه در حال بلعیدن سلامت و زندگی مردم این سرزمین است. خوزستان، استانی که قلب تپنده انرژی و صنعت ایران لقب گرفته، امروز در حلقه دود، گردوغبار و آتش گرفتار شده و شهروندانش در حال تجربه تدریجی فرسایشی‌ترین نبرد ممکن‌اند؛ نبردی برای نفس کشیدن.

طی ماه‌های اخیر، آلودگی هوا در بسیاری از نقاط این استان به‌طور کم‌سابقه‌ای تشدید شده است. ترکیبی مرگبار از آلایندگی صنعتی، دوده حاصل از فعالیت مجتمع‌های نفتی، آتش‌سوزی‌های مکرر تالاب هورالعظیم و هجوم مداوم ریزگردها، کیفیت هوا را به مرزهای هشدار و بحران کشانده است. پیامد این وضعیت، تنها کاهش دید در خیابان‌ها نیست، بلکه افزایش تصاعدی بیماری‌هایی است که بیش از همه، کودکان، سالمندان و بیماران زمینه‌ای را هدف گرفته‌اند.

بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد که آمار بیماری‌های تنفسی، نارسایی‌های قلبی و موارد ابتلا به سرطان، به‌ویژه سرطان ریه، در حال رشد نگران‌کننده‌ای است. پزشکان و متخصصان بیمارستان‌های استان، از تغییر الگوی بیماری‌ها طی سال‌های اخیر خبر می‌دهند؛ بیماری‌هایی که پیش‌تر در سنین بالا مشاهده می‌شد، اکنون رد پای خود را در پرونده‌های درمانی نوجوانان و حتی کودکان و نوزادان نیز به‌جا می‌گذارند.

اگرچه برخی تصمیم‌های مقطعی نظیر تعطیلی مدارس یا تغییر ساعات کار ادارات اتخاذ می‌شود، اما این اقدامات، بیشتر مُسکّن‌هایی کوتاه‌اثر برای عبور از بحران‌های لحظه‌ای بوده و فاقد یک راهبرد علمی و بلندمدت برای کاهش آلایندگی‌اند. نبود برنامه‌هایی همچون نوسازی سیستم‌های تصفیه صنعتی، کنترل استانداردهای خروجی کارخانه‌ها، احیای محیط‌زیست تالابی و یا ایجاد کمربندهای سبز مقابله با ریزگردها، نشان‌دهنده غیبت اراده جدی برای مواجهه با ریشه‌های این بحران است.

در کلان‌شهرهایی مانند اهواز، اورژانس‌ها، کلینیک‌ها و مطب‌های تخصصی این روزها با موجی از مراجعه‌کنندگان روبه‌رو هستند؛ شهروندانی که بسیاری از آن‌ها از حملات پی‌درپی تنگی نفس، تشدید آسم، عفونت‌های ریوی و نوسان‌های خطرناک فشار خون رنج می‌برند. بیماران مزمن، بیش از دیگران در معرض آسیب‌اند؛ برای آن‌ها، آلودگی نه یک تهدید محیطی، که یک هشدار مستقیم به زندگی است.

کارشناسان محیط‌زیست معتقدند که نگاه اقتصادی غالب بر تصمیم‌گیری‌ها، یکی از مهم‌ترین دلایل تعلل و سکوت مدیریتی در این حوزه است. خوزستان میزبان بخش قابل توجهی از صنایع راهبردی کشور است؛ ازجمله شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب، پالایشگاه‌ها، مجتمع‌های پتروشیمی و کارخانه‌های بزرگ فولادی. اعمال محدودیت‌های مؤثر بر این صنایع، نیازمند سرمایه‌گذاری، نظارت جدی و پذیرش کاهش سود کوتاه‌مدت در برابر حفاظت از سلامت بلندمدت مردم است؛ رویکردی که تاکنون کمتر در اولویت قرار گرفته است.

این بی‌توجهی، فقط آلودگی را تکثیر نکرده، بلکه احساس نابرابری و نارضایتی اجتماعی را نیز تشدید کرده است. بخش قابل توجهی از مردم، خود را قربانی تصمیم‌هایی می‌دانند که سهم توسعه صنعتی‌اش به جیب اقتصاد ملی می‌رود، اما هزینه زیست‌محیطی و انسانی‌اش بر دوش آن‌ها سنگینی می‌کند. نتیجه این شکاف، کاهش اعتماد عمومی، شتاب گرفتن مهاجرت نخبگان، و خالی شدن تدریجی استان از سرمایه‌های انسانی است؛ پدیده‌ای که می‌تواند در آینده، امنیت اجتماعی و مسیر توسعه این منطقه را بیش از هر زمان دیگری تهدید کند.

به گزارش روزنامه نسیم خوزستان، بحران هوا، دیگر یک هشدار صرف نیست؛ تصویری واقعی از هزینه انسانی توسعه ناپایدار است. مسئله‌ای که اگر با برنامه‌هایی علمی، جسورانه و آینده‌نگرانه مدیریت نشود، تبعات آن نه‌فقط دامان خوزستان، که ساختار سلامت عمومی کشور را نیز خواهد گرفت.

انتهای پیام/

درباره نویسنده

9مطلب نوشته است .

نوشتن دیدگاه

شما میتوانید از تصاویر مخصوص خود در قسمت نظرات استفاده نمایید برای اینکار از وب سایت آواتارکمک بگیرید .

طراحی شده توسط هاست لاین